پرایس اکشن یکی از استراتژیهای اساسی در بازارهای مالی محسوب میشود که تنها بر حرکات قیمت و محدودههای مهم آن تاکید میکند. این روش معاملاتی می تواند پایهی تمام تحلیلهای تکنیکال در بازارهای مالی مثل بازار ارزهای خارجی، ارزهای دیجیتال، بورس و غیره باشد. یکی از ویژگیهای اساسی پرایس اکشن داشتن نموداری قیمتی ساده بدون اندیکاتورها و تحلیلهای پیچیده است. در این مقاله نگاهی عمیقتر به سبک معاملاتی پرایس اکشن در بازار فارکس خواهیم داشت و به مزایا و معایب و نحوهی پیادهسازی آن با معرفی 7 الگوی مهم آن خواهیم پرداخت.
مطالعات شرکت هایی مانند FXCM نشان داده است که معامله گران با استفاده از پرایس اکشن؛ 6% نرخ برد بیشتری را در مقایسه با کسانی که فقط به شاخص ها متکی هستند؛ مشاهده می کنند.
به طور خلاصه، معاملات پرایس اکشن یک چارچوب قوی برای درک و سرمایه گذاری بر روی حرکات بازار ارائه می دهد. با تمرکز بر پویایی قیمت، معاملهگران میتوانند استراتژیهای تصفیهشدهای ایجاد کنند که هم از دادههای تاریخی و هم از شرایط فعلی بازار استفاده میکند. بنابراین با اطمینان بیشتری در دنیای پیچیده معاملات فارکس حرکت میکنند.
سبک معاملاتی Price action اصول فاندامنتال که بر حرکات بازار تاثیر میگذارد را نادیده گرفته و در عوض تنها بر تاریخچهی قیمت در بازار تمرکز میکند. یعنی حرکات قیمت را در طول زمان بررسی می کند. در واقع پرایس اکشن سبکی از تحلیل تکنیکال است. تفاوت آن با سایر استراتژی های تحلیل تکنیکال، تمرکز اساسی آن بر قیمت کنونی بازار نسبت به قیمتهای پیشین است. priceaction
به زبان دیگر، سبک معاملاتی پرایس اکشن قالب خالصی از تحلیل تکنیکال است. چون در این سبک هیچ شاخص یا اندیکاتوری، مبتنی بر قیمت در بر گرفته نمی شود. معاملهگران پرایس اکشن تنها با دادههای دسته اول سرکار دارند که خود بازار به آنها میدهد. یعنی حرکات قیمت در طول زمان!
اکثر تریدرها از اندیکاتور به عنوان ابزاری کمکی برای تحلیل خود از بازار استفاده میکنند. ولی چرا تریدرهای پرایس اکشن این ابزارها را تا حد زیادی کنار میگذارند؟ در حالیکه تحلیلهای تکنیکال استراتژی های ارزشمندی براساس این اندیکاتورها ارائه میدهند. زیرا همین اندیکارتورها باعث میشوند تا از حرکات واقعی بازار عقب بیفتند و سیگنالهای متناقضی دریافت کنند. در ادامه به دلایلی که برخی از دلایلی که معاملهگران اندیکاتورها را کنار میگذارند و به استراتژی پرایس اکشن پایبند میشوند؛ اشاره میکنیم.
به طور خلاصه، در حالیکه نمی توان از اطلاعات مفیدی که اندیکاتورها در اختیار معامله گران میگذارند غافل شد؛ با این حال معامله گران در پرایس اکشن از دادههای لحظهای و رفتار بازار برای تصمیمگیری و تحلیل بازار استفاده میکنند.
برای استفاده از این استراتژی باید تاریخچه قیمت را تحلیل کرده تا حرکات آتی قیمت را پیشبینی کنید. برای استفاده از تکنیک پرایس اکشن در معاملات خود موارد زیر را مدنظر داشته باشید:
در سبک معاملاتی پرایس اکشن، برخی اصطلاحات و مفاهیم از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. زیرا این مفاهیم به طور مستقیم، تحلیل حرکات قیمت، شناسایی روند و نقاط ورود و خروج؛ کمککننده خواهند بود. در ادامه لیستی از اصطلاحات مهم در price action به زبان ساده را برای شما قرار دادهایم. investopedia
این اصطلاح، در الگوهای قیمتی و الگوهای کندلی کاربرد دارد و زمانی استفاده میشود که بازار در حال حرکت به سمت بالا است. در واقع مفهوم اصطلاح بولیش، این است که الگوی مورد نظر، نشاندهنده یک روند صعودی در آینده خواهد بود و برای توصیف روندهای صعودی به کار گرفته میشود. معاملهگران میتوانند از این وضعیت برای موقعیتهای خرید استفاده کنند.
برعکس اصطلاح قبلی، زمانی از این اصطلاح استفاده میشود که بازار در حال حرکت به سمت پایین باشد و پیشبینی میشود روند نزولی در آینده شکل بگیرد. روند نزولی به معنای کاهش قیمتها است و معاملهگران معمولاً از این وضعیت برای فروش استفاده میکنند. بیریش نیز مانند بولیش، در الگوهای قیمتی و الگوهای کندلی قابل استفاده است.
ناحیه support یا حمایت در انواع پرایس اکشن، در واقع سطح قیمتی است که در آن قیمت معمولاً متوقف یا معکوس میشود و به سمت بالا حرکت میکند. به طور کلی، ناحیه حمایت یا ناحیه تقاضا، سطح معاملاتی است که در آن، فشار خرید بسیار بالا بوده و این فشار تقاضا، از ریزش هرچه بیشتر قیمت جلوگیری میکند. این سطح همانند یک “دیوار” عمل میکند که قیمت، امکان عبور از آن را نخواهد داشت. معمولا معاملهگران پرایس اکشن، این سطح را برای اهداف معاملاتی خود یا تعیین استاپ لاس به کار میبرند.
مفهوم مقاومت، برعکس حمایت بوده و به معنی وجود یک سطح یا ناحیه مقاومتی در بازار است که معمولاً قیمت نمیتواند از آن بالاتر رود و حتی ممکن است از آن نقطه، برگشت کند. سطح مقاومتی یا همان ناحیه عرضه، با توجه به فشار بالای فروش در آن، موجب میشود قیمت بعد از نزدیک شدن به این سطح، امکان رشد بیشتر را نداشته باشد. پس احتمال بازگشت قیمت در این سطوح نیز بسیار بالا است.
عبارت ترند (Trend)، جهت کلی حرکت قیمت در بازار (صعودی، نزولی یا افقی) را نشان میدهد و زمانی استفاده میشود که به روند بازار اشاره شود. این مفهوم، بیانگر روند شکل گرفته در بازار است که به صورت صعودی، نزولی و رنج روی نمودار قیمت شکل میگیرد.
روند رنج نیز، همان بازار نوسانی است که در آن قیمت برای مدتی در یک محدوده خاص، نوسان میکند. باید توجه داشته باشید که شناسایی روند بازار، برای انجام معاملات صحیح، ضروری است. بنابراین هرکدام از روندهای بازار، ممکن است در طول زمان دچار تغییر شوند. شناسایی زود هنگام این موضوع میتواند معاملهگر را از زیان دور کرده و برای او سودآوری به همراه داشته باشد.
زمانی که قیمت به طور مستمر در حال افزایش است؛ از مفهوم روند صعودی استفاده میشود و در این وضعیت، معاملهگران معمولاً به دنبال فرصتهای خرید هستند. به حالتی که نمودار قیمت شروع به ایجاد سقفهای بالاتر از سقف قبلی و کفهای بالاتر از کف قبلی میکند؛ Uptrend گفته خواهد شد. البته گاهاً از این اصطلاح برای رسم خط روند صعودی نیز استفاده میشود.
زمانی که قیمت به طور مستمر در حال کاهش باشد؛ از اصطلاح روند نزولی استفاده میشود. در واقع در این حالت، روی نمودار قیمت، سقفهایی پایینتر سقف قبلی و کفهایی پایینتر از کف قبلی ایجاد خواهد شد. این وضعیت، معمولاً فرصتهای فروش زیادی را به وجود میآورد. توجه داشته باشید که اصطلاح Downtrend در انواع پرایس اکشن، برای رسم خط روند نزولی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
شکست ساختار بازار یا BOS (Break of Structure) در انواع پرایس اکشن، زمانی اتفاق میافتد که یک سطح قیمتی یا یک خط روند شکسته شود. این امر نشاندهنده این است که تغییر در ساختار بازار به وجود آمده و احتمال شروع یک روند جدید وجود دارد. به طور کلی، شکستن ساختار را میتوان اینگونه توضیح داد که در یک روند صعودی، قیمت قلههای مقاومتی را میشکند و همین امر، ادامه روند را نشان میدهد.
زمانی که قیمت بعد از یک حرکت قوی در جهت روند، به طور موقت به عقب برمیگردد؛ پولبک اتفاق میافتد. در واقع میتوان اینطور گفت که قیمت از یک سطح معاملاتی مهم (سطح حمایتی، مقاومتی یا خط روند معتبر) عبور کرده و در ادامه روند، قیمت بعد از شکست این سطح معاملاتی، به آن برگشت میرود. این اصطلاح انواع مختلفی داشته و میتواند فرصتی برای ورود به بازار در ادامه روند باشد.
اصطلاح شکستهای کاذب زمانی استفاده میشود که قیمت به طور موقت یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند. اما سپس به داخل محدوده قبلی باز میگردد و به معنای شکست غیرواقعی روی نمودار است. معاملهگران باید در رابطه با این شکستهای کاذب، با احتیاط کامل عمل کنند. زیرا ممکن است این شکستها نشاندهنده ادامه روند قبلی باشند.
تحلیل نمودارهای قیمت با استفاده از انواع پرایس اکشن به سه سبک اصلی انجام میشود. هر کدام از این روشها به نوعی به شناسایی روندها، نقاط ورود و خروج، و پیشبینی حرکتهای آینده بازار کمک میکنند. در اینجا، سه سبک اصلی تحلیل پرایس اکشن توضیح داده میشوند. learntotradethemarket
این روش یکی از سادهترین و محبوبترین سبکهای پرایس اکشن است که به تحلیلگران کمک میکند تا روند بازار را شناسایی کرده و میتوانند از ابزارهای مختلف برای تحلیل جهت حرکت قیمت استفاده کنند. مراحل این تحلیل به شرح زیر است.
ابزارهای پرکاربرد برای آموزش پرایس اکشن بر اساس تحلیل روند، شامل خطوط روند، الگوهای کندل استیک و سطوح حمایت و مقاومت میشوند.
در این روش، توجه معاملهگران به الگوهای خاص قیمتی است که در نمودار ایجاد میشوند. این الگوها توانایی پیشبینی چگونگی حرکت بازار و زمان تغییر یا ادامه روند را دارند.
از جمله ابزارهای پرکاربرد در پرایس اکشن بر اساس تحلیل با استفاده از الگوهای قیمتی میتوان به الگوهای کندل استیک (Pin Bar، Engulfing و Doji)، الگوهای ادامهدهنده روند مانند”Flag” و “Pennant” و الگوهای برگشتی مانند “Head and Shoulders” و “Double Top/Bottom” اشاره کرد.
این روش بیشتر روی تحلیل ساختار کلی بازار و چگونگی تغییرات در آن تمرکز دارد. ساختار بازار بهطور کلی شامل نقاط حمایت، مقاومت، شکستها، پولبکها و نقاط معکوس است. مراحل استفاده از این تحلیل را در ادامه میبینید:
ابزارهای پرکاربرد در این روش تحلیلی شامل شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی، شکستهای ساختاری و پولبکها و نقاط برگشتی میشوند.
انواع پرایس اکشن، یکی از روشهای محبوب برای تحلیل بازار به شمار میروند که به دلیل سادگی و اتکا به حرکات واقعی قیمت، طرفداران زیادی پیدا کرده است. با این حال، مقایسه این سبک با سایر سبکهای معاملاتی، میتواند به درک تفاوتهای کلیدی کمک کند. blueberrymarkets
سبک معاملاتی پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال، شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند. زیرا هر دو این سبکها بر اساس دادههای قیمتی گذشته، پیشبینی حرکتهای آینده قیمت را انجام میدهند. اما تفاوتهای این دو روش به شرح زیر هستند:
تحلیل فاندامنتال و انواع پرایس اکشن، دو رویکرد کاملاً متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. در تحلیل فاندامنتال، معاملهگر با بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی و مالی موثر روی قیمت داراییها، تغییر روند بازار و قیمت را پیشبینی میکنند. این عوامل میتواند شامل اخبار اقتصادی، گزارشهای شرکتی، نرخ بهره، تورم و سیاستهای اقتصادی باشد. در پرایس اکشن اما، همانطور که گفته شد؛ تمرکز فقط روی حرکت قیمت است و هیچ توجهی به اخبار اقتصادی یا تحلیلهای فاندامنتال و بنیادی ندارد.
به طور کلی، تفاوت اصلی این دو سبک معاملاتی در این است که در تحلیل فاندامنتال، تحلیلگر به دنبال درک وضعیت اقتصادی یا مالی یک دارایی است تا بتواند از این طریق افزایش یا کاهش ارزش یک دارایی را پیشبینی کند. اما در Price Action، تنها رفتار قیمت در بازار مهم است و هیچ نیازی به تحلیلهای بنیادی و اقتصادی نخواهد بود.
استراتژیهای مبتنی بر اندیکاتور، معمولاً از مجموعهای از اندیکاتورها و شاخصها برای تصمیمگیری استفاده میکنند. این روش میتواند ترکیبی از اندیکاتورهای مختلف نظیر MACD، RSI، استوکاستیک، میانگینهای متحرک و غیره باشد و کاملاً روی سیگنالهایی که از این اندیکاتورها بدست میآید، تمرکز دارد.
اما تفاوت استفاده از این استراتژیها با انواع پرایس اکشن، در این است که استفاده از استراتژیهای مبتنی بر اندیکاتور، معمولاً پیچیدهتر بوده و به سیگنالهای خاصی وابسته است. این سیگنالها میتوانند به طور اتوماتیک، در نرمافزارهای معاملاتی ایجاد شوند. در Price Action اما، تحلیلگر باید به طور مستقیم نمودارهای قیمت را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از اصول سادهای مانند روند، الگوهای کندل استیک و شکستها، تصمیمگیری کند.
به طور کلی، استراتژیهای نوسانگیری، در اکثر مواقع روی حرکات کوتاه مدت تمرکز دارند و ممکن است به اندیکاتورها و ابزارهای پیچیدهتری برای این کار، نیاز داشته باشند. در واقع در این روش، معاملهگران با استفاده از تحلیل تکنیکال و شاخصها، نقاط ورود و خروج کوتاه مدت را شناسایی میکنند. در پرایس اکشن، حرکات قیمتی و الگوهای کندل استیک مهمترین ابزار تحلیلی هستند و معاملهگران با استفاده از حرکات واقعی قیمت و الگوهای ساده، تصمیم میگیرند.
تحقیقات منتشر شده در مجله بازارهای مالی نشان داد که معامله گران با استراتژی پرایس اکشن، در یک دوره 5 ساله، حدود 10% بیشتر از کسانی که صرفا به شاخص های تکنیکال متکی بودند، سودآور بوده اند.
حالا که با اصول اولیه استراتژی پرایس اکشن آشنا شدید؛ به معرفی ۷ استراتژی برتر معاملهگری با سیگنالهای پرایس اکشن میپردازیم.
این استراتژی بر شناسایی و پیروی از روندهای بازار تمرکز دارد. با مشاهده نحوهی حرکت قیمتها، معاملهگران میتوانند معاملات خود را با روند جاری همسو کنند و شانس موفقیت خود را افزایش دهند.
معاملهگری با پرایس اکشن اساساً به درک نقاط بالا و پایین مربوط میشود. استراتژی توالی نقاط بالا و پایین به معاملهگران کمک میکند تا روندها را ترسیم کنند.
بهعنوان مثال، یک سری قلههای بالاتر (Higher High) و درههای بالاتر (higher low) نشاندهنده یک روند صعودی است. در حالی که قلههای پایینتر و درههای پایینتر نشاندهنده یک روند نزولی هستند. تریدرها از این توالی برای شناسایی نقاط ورود در انتهای یک روند صعودی استفاده میکنند و حد ضرر را درست زیر درهی بالاتر قبلی قرار میدهند تا ریسک را بهخوبی مدیریت کنند.
در این استراتژی ساده، معاملهگران بهسادگی روند موجود را با توجه به بازگشتها دنبال میکنند. بازگشت به معنای یک روند معکوس موقت در جهت قیمت یک دارایی است که برخلاف روند غالب حرکت میکند. این یک حرکت کوتاهمدت است که در آن قیمت به عقب برمیگردد، قبل از اینکه در جهت روند اصلی خود ادامه دهد.
استراتژی ورود بر اساس بریک اوت در خط روند بر حرکات بازار معنادار تمرکز دارد. بریک اوت به معنای عبور قیمت از یک سطح کلیدی حمایتی یا مقاومتی است. معاملهگران میتوانند از این بریک اوت برای اقدام استفاده کنند. یا به یک موقعیت خرید اگر قیمت بالاتر از مقاومت شکسته شود یا یک موقعیت فروش اگر زیر حمایت شکسته شود، باز کنند.
استراتژی پین بار که به عنوان استراتژی کندلی شناخته میشود؛ با یک کندل با سایه بلند و بدنهی کوچک مشخص میشود.
این الگو نشاندهنده یک حرکت معکوس تند و رد کردن یک سطح قیمتی خاص و در نهایت، تغییر روند بازار است. سایه بلند نشان میدهد که محدوده قیمتی رد شده است. تریدرها از این اطلاعات برای پیشبینی حرکت قیمت در جهت مخالف سایه استفاده میکنند.
اینساید بار یک الگوی دو کندلی است که در آن بار داخلی کوچکتر و درون محدوده بار قبلی، که به آن بار مادر میگویند؛ قرار دارد. این الگو اغلب در حین روند خنثی یا تعادل شکل میگیرد اما همچنین میتواند نشان دهنده استراحت قبل از حرکت بعدی باشد. تریدرها میتوانند بهسرعت ارزیابی کنند که آیا اینساید بار نشاندهنده ادامه روند فعلی است یا معکوس شدن آن.
الگوی سر و شانه یک الگوی معکوس شناختهشده است که بهنظر میرسد شبیه به یک سر است که با دو شانه احاطه شده است. این الگو نشاندهنده یک روند معکوس بالقوه از یک روند صعودی به نزولی است.
این استراتژی در پرایس اکشن یکی از پرکاربردترین الگوهای برگشتی محصوب میشود که شانهها تغییر روند قیمت را پیشبینی میکند. با استفاده از این استراتژیها، میتوانید بهطور موثرتری از حرکات بازار بهرهبرداری کرده و در معاملات خود موفقتر عمل کنید.
سود بستگی به استراتژی شما دارد. در اینجا بهطور کلی نحوه تعیین حد ضرر و هدف سود با استفاده از پرایس اکشن را بررسی میکنیم.
با این روشها میتوانید مدیریت بهتری بر روی ریسک و سود خود داشته باشید.
استفاده از انواع پرایس اکشن برای تحلیل بازار، مزایا و معایب خاص خود را دارد. در ادامه مزایا و معایب این روش، به طور کامل بررسی شده است:
از جمله مهمترین مزایای استفاده از price action به زبان ساده به شرح زیر است.
تحلیل های پرایس اکشن به معامله گران اجازه می دهد تا عملکرد خود را بر اساس استراتژی های قیمت، به طور موثر تجزیه و تحلیل کنند. طبق آمار به دست آمده؛ تقریباً 90٪ از معامله گران خرده فروشی ضرر می کنند. پس تسلط بر پرایس اکشن می تواند یک مزیت رقابتی در بازار فارکس ایجاد کند.
انواع پرایس اکشن نیز مانند دیگر سبکهای معاملاتی، معایب خاص خود را دارد که در ادامه به این معایب اشاره شده است:
در سبک معاملاتی پرایس اکشن، بسیاری از معاملهگران ممکن است مرتکب اشتباهاتی شوند که میتواند نتایج منفی به همراه داشته باشد. در ادامه به برخی از اشتباهات رایج در این روش اشاره میشود.
این اشتباه موجب ورود اشتباه معاملهگران به بازار میشود. برای حل این موضوع، معاملهگر باید روند کلی بازار را به درستی شناسایی کند. استفاده از خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت میتواند کمککننده باشد.
سیگنالهای کوتاه مدت در واقع یک حرکت موقت هستند که به سرعت به حالت عادی برمیگردند. برای جلوگیری از این اشتباه، معاملهگر باید تا تأیید سیگنالها، توسط ابزارهای خاصی مانند حجم معاملات و الگوهای مختلف، صبر کند.
سطوح حمایت و مقاومت میتوانند نقاط برگشت قیمت باشند و عدم توجه به آنها میتواند منجر به ورود به بازار در نقاط نامناسب شود. بنابراین معاملهگر باید این سطوح را به طور دقیق شناسایی کرده و از آنها به عنوان نقاط ورود و خروج استفاده کند.
در انواع پرایس اکشن، معاملهگران ممکن است بدون تعیین حد ضرر(Stop Loss) مناسب وارد معاملات شوند یا حجم معاملاتی بالایی انتخاب کنند. بنابراین بهتر است همیشه قبل از ورود به معامله، حد ضرر و حجم معامله علیالخصوص در بازارهای پرنوسان، با دقت مشخص شود.
بسیاری از معاملهگران به یک الگوی قیمتی خاص مانند Engulfing یا Pin Bar بدون تأیید از دیگر ابزارها، اعتماد کرده و وارد معامله میشوند. این اقدام، ممکن است ضرر و زیانهای زیادی به دنبال داشته باشد. برای جلوگیری از این موضوع و تأیید الگوهای قیمتی، معاملهگران باید به شرایط بازار، حجم معاملات و سطوح کلیدی مانند حمایت و مقاومت دقت کنند.
معاملهگران مبتدی، گاهی فقط به یک تایم فریم نگاه میکنند و در این حالت، ممکن است سیگنالهای مهمی را از دست بدهند. تحلیل بازار در تایم فریمهای مختلف، میتواند دید بهتری از حرکت قیمت و سیگنالهای معتبر تر بدهد. بنابراین معاملهگر باید تحلیل خود را در چند تایم فریم مختلف انجام دهد تا سیگنالهای دقیقتری دریافت کند.
برخی تریدرها، ممکن است به تحلیلهای غلط خود پایبند باشند و علیرغم تغییرات بازار، از اشتباهات خود درس نگیرند. این میتواند منجر به تصمیمات غلط و زیانهای متوالی گردد. در نتیجه افراد باید همیشه آماده پذیرش اشتباهات خود باشند و با بازبینی و اصلاح استراتژیهای معاملاتی، روند خود را در طول زمان اصلاح کنند.
معاملهگران بر اساس آموزش پرایس اکشن، ممکن است تحلیلهای زیادی انجام دهند و با توجه بیش از حد به جزئیات، از تصمیمگیری صحیح باز داشته میشوند. توصیه میشود تریدرها در این روش از تحلیلهای پیچیده خودداری کرده و به جای آن، به الگوهای ساده و روند اصلی بازار توجه کنند.
در این سبک معاملاتی، توجه به روانشناسی بازار و رفتار جمعی معاملهگران، بسیار دارای اهمیت است. در صورتی که تریدرها درک دقیقی از احساسات و رفتار بازار نداشته باشند؛ از سیگنالها و روندها غافل میشوند. به همین دلیل، معاملهگر باید به رفتار کلی بازار و احساسات دیگر معاملهگران دقت کنند. حرکتهای قیمتی و واکنشها به اخبار اقتصادی میتواند سرنخهایی از وضعیت بازار به تریدر بدهند.
این اشتباهات ممکن است برای معاملهگران تازهکار یا حتی حرفهای به وجود بیاید، اما با تمرین، آگاهی و اصلاح مداوم استراتژیها، میتوان این اشتباهات را کاهش داد و به تصمیمات معاملاتی بهتری رسید.
با وجود مزایای بسیاری که استراتژی پرایس اکشن دارد ولی محدودیتهای نیز دارد.
درک این محدودیتها برای تعیین انتظارات واقعبینانه و بهبود مداوم رویکرد معاملاتی شما حیاتی است.
ترید با پرایس اکشن بر حرکات قیمتی به جای اندیکاتورها تمرکز میکند و دید شفافتری از بازار ارائه میدهد. استفاده از پرایس اکشن نه تنها مهارتهای معاملاتی شما را ارتقاء میدهد؛ بلکه از پیچیدگیهای ابزارهای مختلف تکنیکال نیز کاسته و به سادگی درک حرکت بازار کمک میکند. بر اساس آمار، معاملهگرانی که بر تکنیکهای پرایس اکشن تسلط دارند؛ معمولاً با نرخ موفقیت بین 55% تا 65% مواجه هستند.
بروکر اوربکس به عنوان یکی از بروکرهای معتبر در بازار فارکس، امکانات و ابزارهای متنوعی را برای حمایت از معاملهگران پرایس اکشن ارائه میدهد. این بروکر با ارائه نمودارهای زنده، تجزیه و تحلیلهای فنی و منابع آموزشی، به کاربران کمک میکند تا بهتر بتوانند تکنیکهای پرایس اکشن را پیاده سازی کنند و از مزایای آن بهرهبرداری نمایند.
علاوه بر این، بروکر اوربکس با ارائه اسپردهای رقابتی و شرایط معاملاتی مناسب، تجربهای راحت و سودآور را برای معاملهگران فراهم میآورد. این امر، به ویژه برای کسانی که به دنبال استفاده از استراتژیهای مبتنی بر حرکات قیمت هستند؛ اهمیت زیادی دارد. برای شروع، کافیست به وبسایت ما مراجعه کنید و مراحل ثبتنام را انجام دهید. ما به شما تجربیات آموزشی و ابزارهای ضرروی را ارائه میدهیم تا به عنوان یک معاملهگر موفق در این بازارهای پیچیده، تحول ایجاد کنید. به جمع معاملهگران موفق بپیوندید و از مزایای پلتفرم ما استفاده کنید.